سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 8215 | بازدیدهای امروز: 5| بازدیدهای دیروز: 1
درباره خودم

وبلاگ کوشا جنابی
کوشا جنابی
من کوشا جنابی 14 ساله اهل بهارستان هستم . تابستان شروع شد و این وبلاگ آغاز به کار کرد
لوگوی وبلاگ
مطالب قبلی
اشتراک
 

 

مجموعه لطیفه ها | شماره 1 |

|| خداشناس ||

دو نفر به محضر قاضی آمدند که یکی از آنها ادعای طلبی می کرد .

قاضی گفت :  شاهد تو کیست ؟

گفت : خدا

عارفی که در آن مجلس بود به مدعی گفت : کسی را معرفی کن که قاضی او را بشناسد .

 

|| توصیف جهنم ||

واعظی همیشه در منبر توصیف بهشت را می کرد . یکی گفت : چرا از جهنم و اوضاع آن هیچ نمی گویی ؟

جواب داد‌ :  آنجا را خودمان رفته و خواهیم دید و دیگر احتیاجی به توصیف ندارد !

 

|| سبب گریه ملانصرالدین ||

در ده ملانصر الدین مرد بسیار ثروت مندی از دنیا رفت .  ملانصرالدین در عقب جنازه او به آواز بلند گریه می کرد . یکی از مشایعین او را تسلیت داده پرسید : این مرحوم با شما قوم و خویش بود ؟

ملانصرالدین گفت : نه ، سبب گریه من هم همین است که هیچ نسبتی با او ندارم .

 

نویسنده مطلب : کوشا جنابی                     دسته مطلب : لطیفه

کد مطلب : 25131                       کلمات کلیدی : لطیفه ، طنز ، ملانصرالدین ، جهنم ، خنده ، تفریح




نویسنده: کوشا جنابی(پنج شنبه 88/3/21 :: ساعت 11:3 صبح)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ