مجموعه لطیفه ها | شماره 1 |
|| خداشناس ||
دو نفر به محضر قاضی آمدند که یکی از آنها ادعای طلبی می کرد .
قاضی گفت : شاهد تو کیست ؟
گفت : خدا
عارفی که در آن مجلس بود به مدعی گفت : کسی را معرفی کن که قاضی او را بشناسد .
|| توصیف جهنم ||
واعظی همیشه در منبر توصیف بهشت را می کرد . یکی گفت : چرا از جهنم و اوضاع آن هیچ نمی گویی ؟
جواب داد : آنجا را خودمان رفته و خواهیم دید و دیگر احتیاجی به توصیف ندارد !
|| سبب گریه ملانصرالدین ||
در ده ملانصر الدین مرد بسیار ثروت مندی از دنیا رفت . ملانصرالدین در عقب جنازه او به آواز بلند گریه می کرد . یکی از مشایعین او را تسلیت داده پرسید : این مرحوم با شما قوم و خویش بود ؟
ملانصرالدین گفت : نه ، سبب گریه من هم همین است که هیچ نسبتی با او ندارم .
نویسنده مطلب : کوشا جنابی دسته مطلب : لطیفه
کد مطلب : 25131 کلمات کلیدی : لطیفه ، طنز ، ملانصرالدین ، جهنم ، خنده ، تفریح